شوق زیارت - امامزاده های ایران و‌ جهان

«من به تمام امامزاده ها علاقه مندم .» مقام معظم رهبری

شوق زیارت - امامزاده های ایران و‌ جهان

«من به تمام امامزاده ها علاقه مندم .» مقام معظم رهبری

شوق زیارت - امامزاده های ایران و‌ جهان

بسم الله الرحمن الرحیم

آیت الله بهجت (ره):
یکی از کرامت‎های شیعه، قبور و مزارهای امامزادگان است، لذا نباید از زیارت آنها غافل باشیم و خود را اختیاراً محروم سازیم!

این وبلاگ قبلا در میهن بلاگ یوده که تعطیل شده.
الان هم در حال تکمیل است. همراه ما باشید

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سادات حسنی» ثبت شده است

۰۲اسفند

مقبره شهدای فخ در شهر مکه

مقبره شهدای فخ زیارتگاهی در شهر مکه است. شهدای فخ، عده ای از سادات حسنی هستند که در نبرد با عباسیان در منطقه فخ به شهادت رسیدند.

قیام سادات حسنی بر علیه عباسیان

حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب (ع) در سال ۱۶۹ هجری، قیامی را بر ضد هادی عباسی (خلافت از ۱۶۹ ـ ۱۷۰) در منطقه فخ از شهر مکه ترتیب داد. وی قیامش را در مدینه آغاز کرد و پس از تسلط بر این شهر از آنجا که زمان حج نزدیک بود، همراه سیصد تن از شیعیان و نزدیکانش به سوی مکه حرکت کرد. وی در منطقه فخ با سپاه عباسیان مواجه شد و در نبردی که صورت گرفت به شهادت رسید. همراه وی شمار دیگری از سادات حسنی نیز به شهادت رسیدند.

شهید فخ در روایات

خادم مجازی---: ۲۱۰
۱۲اسفند

https://fa.wikishia.net/images/0/07/%D8%B9%D8%A8%D8%AF%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D9%85%D8%AD%D8%B6.jpg

عبدالله بن حسن مثنّیٰ مشهور به عبدالله محض نوه پسری امام حسن (ع) و نوه دختری امام حسین(ع) است. او در اواخر حکومت اموی در دوره امام صادق(ع)، فرزندش محمد را مهدی خواند و برای او بیعت گرفت.

در میان فرزندان عبدالله محض، محمد (نفس زکیه) و ابراهیم (قتیل باخمرا) بر ضد حکومت عباسی قیام کرده و کشته شدند و ادریس در مغرب عربی نخستین دولت شیعی را بنیان گذاشت که به دولت ادریسیان مشهور شد.

عبدالله محض، در دوره حکومت منصور دوانیقی، دومین خلیفه عباسی، به دلیل اعلام نکردن مکان اختفای پسرش محمد، مشهور به نفس زکیه، سه سال زندانی شد و در زندان به قتل رسید. آرامگاه او در ۷۰ کیلومتری شهر نجف در عراق، با عنوان عبدالله ابونجم شناخته می‌شود. ویکی شیعه

خادم مجازی---: ۲۴۰
۲۱بهمن

https://cdn.isna.ir/d/2020/03/01/3/61584719.jpg

حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام ، یکی از شخصیت های بزرگ علمی ، عملی و جهادی است که تاکنون آن گونه که شایسته است ، شناخته نشده است .
در مقدّمه حکمت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، موضوعاتی چون : شخصیت خانوادگی، ویژگی های علمی و عملی ، هجرت به شهرری و وفات ایشان در این شهر ، بررسی شده اند .[1]

یک. تبار

تبار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چهار واسطه ، به سبط اکبر پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و خاندان وحی می رسد . احمد بن علی نجاشی – که یکی از ارکان علم رجال است -، درباره نسب آن بزرگوار می نویسد :هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می کردند ، در جیب لباس وی نوشته ای یافت شد که در آن ، نسبش ، این گونه ذکر شده بود : من ابوالقاسم ، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم . [2] براساس این نسخه از رجال النجاشی ، در نسب ایشان ، میان وی و امام حسن علیه السّلام ، پنج نفر واسطه وجود دارد ؛ لیکن در نسخه های معتبر این کتاب[3] ، میان «زید» - یعنی جدّ سوّم ایشان – و امام حسن علیه السّلام ، شخص دیگری واسطه نیست . بنابراین ، نیاکان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به ترتیب ، عبارت اند از :

خادم مجازی---: ۲۰۱
۰۵بهمن

شهادت علی بن حسن مثلث

شهادت علی بن حسن مثلث بن حسن المثنی بن حسن مجتبی (علیه السلام) پدر حسین شهید فخ در سال 146 ق (26 محرم )

علی ابن حسن مثلث از نوادگان حضرت علی (علیه السلام) و فرزند حسن بن حسن المثنی است. علی بن حسن بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب یکی از سرسخت‌ترین مبارزان دوران خلیفه عباسی بود. وی از عابدان و زاهدان عصر خود و به علیّ الخیر و علیّ العائب معروف بود. حسن مثلث پدر علیّ الخیر نیز در عبادت و بندگی به ویژه نماز و حضور قلب شهرت فراوان داشته به طوری که روز مرگ به هنگام سجده و در حال عبادت و بندگی دار فانی را وداع گفت.

منصور دوانقی علاوه بر سرکوب قیام های بنی الحسن (علیه السلام) آنان را دستگیر و در سیاه چال‌های مخوف زندانی می‌کرد. منصور در سال 140 قمری، وارد مدینه شد و نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السلام) را دستگیر کرد و سه سال در مدینه زندانی کرد و در همین سال، تمامی آنان را در بندهای آهنین کرده و با وضعیت اسفناکی به سوی عراق فرستاد و در زندان کوفه زندانی کرد. این زندان بلای جان نوادگان امام حسن مجتبی (علیه السلام) شد به طوری که بسیاری از آنان بر اثر سوء تغذیه و آزارهای روحی و جسمی مأموران، یکی پس از دیگری مبتلا به بیماری شده و به شهادت رسیدند. اولین کسی که از آن جمع به شهادت رسید، حسن مثلث بود که هنگام شهادت، 45 سال داشت. 

منصور دوانقی، دومین خلیفه عباسی به خطر قیام‌های محمد و ابراهیم، فرزندان عبدالله بن حسن مثنی در مدینه و بصره و مخالفت‌های عده‌ای دیگر از بنی الحسن علیه‌السلام با دستگاه جور بنی‌عباس، نسبت به نوادگان امام حسن‌مجتبی علیه‌السلام که از علویان مبارز و ذی‌نفوذان عصر خود بودند، سخت‌گیری‌های زیادی اعمال می‌کرد و زندگی را بر آنان بسیار دشوار می‌نمود.

وی، علاوه بر سرکوب قیام‌های بنی‌الحسن علیه‌السلام و کشتن تعدادی از آنان، از جمله محمد (نفس زکیه) و ابراهیم (قتیل باخمری)، بسیاری از آنان را دستگیر و در سیاه‌چال‌های مخوف زندانی کرد.

منصور، در سال 140 قمری وارد مدینه شد و افراد سرشناس بنی‌الحسن علیه‌السلام، مانند عبدالله بن حسن مثنی، ابراهیم بن حسن مثنی، ابوبکر بن حسن مثنی، حسن بن جعفر بن حسن مثنی، عبدالله بن داوود بن حسن مثنی، علی بن داوود بن حسن مثنی، عباس بن داوود بن حسن مثنی، محمد بن ابراهیم بن حسن مثنی، اسحاق بن ابراهیم بن حسن مثنی، عباس بن حسن مثلث، علی عابد بن حسن مثلث و علی بن محمد نفس زکیه را دستگیر کرد و به مدت سه سال در مدینه زندانی کرد. در سال 144 قمری نیز محمد دیباج (برادر مادری عبدالله بن حسن مثنی) را بر آنان افزود و مأموران حکومتی، بر بدنش چندان تازیانه زدند که لباسش با پوست بدنش به هم آمیخت.

در همین سال، تمامی آنان را در بندهای آهنین کرده و با وضعیت رقت‌ باری به سوی عراق حرکت دادند و در زندان هاشمیه (در حوالی کوفه) در سردابی نمور و تاریک زندانی نمودند و بر آنان بسیار سخت گرفتند.

آن زندان مخوف و هولناک، بلای جان نوادگان امام حسن‌مجتبی علیه‌السلام شد و بر اثر سوء تغذیه، تاریکی و غیربهداشتی بودن محیط، آزارهای روحی و جسمی مأموران بر زندانیان، این عده یکی پس از دیگری به بیماری‌های گوناگون و طاقت‌فرسا مبتلا شده و مظلومانه در همان جا به شهادت می‌رسیدند و بدون این که امکان تغسیل و تکفین آنان وجود داشته باشد، بر روی هم انباشته شده و مرگ سایرین را تسریع می‌نمودند.

نخستین کسی که از آن جمع به دیار باقی شتافت، علی بن حسن مثلث بن حسن مثنی بن امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام بود. وی از عابدان و زاهدان عصر خود و به "علی الخیر" و "علی العابد" معروف بود و در عبادت و بندگی به ویژه در نماز و تهجد، حالت خشوع و حضور قلب کامل داشت. وی، در حالی جان داد که سرش در سجده عبادت بود.

علی بن حسن مثلث به هنگام شهادت، چهل و پنج سال داشت و دارای پنچ پسر و چهار دختر بود. یکی از فرزندانش حسین بن علی، معروف به شهید فخ است که سال‌های بعد بر ضد بنی‌ عباس قیام کرد و در سرزمین فخ، همانند ابا عبدالله الحسین علیه‌السلام مظلومانه به شهادت رسید و اهل بیتش به اسارت دشمن درآمدند.[۱]

[1] منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، از ص 250 تا 278؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 167.

منبع: دانشنامه اسلامی

مطالب مرتبط: حسین بن علی ، قیام فخ ، سادات حسنی

خادم مجازی---: ۲۲۴
۰۴بهمن

"فخ" مکانی در بین راه مکه معظمه و مدینه منوره است که فاصله‌اش با مکه در حدود یک فرسنگ می‌باشد. در این مکان رویدادی عظیمی شبیه واقعه کربلا به وقوع پیوست که در واقع قیامی علیه «هادی» از خلفای عباسیان به شمار می رفت.

http://hajj.ir/cache/2/attach/201402/154480_3647530940_700_467.jpeg

حسین بن علی بن حسن مثلث بن حسن مثنی بن امام حسن‌ مجتبی علیه‌السلام در عصر خلافت موسی بن مهدی، معروف به هادی عباسی در مدینه منوره قیام کرد و این شهر مقدس را از سیطره عباسیان بیرون آورد و به مدت دوازده روز در آن به ساماندهی حکومت و اجرای امور مردم پرداخت و با نزدیک شدن ایام حج، "درباس خزاعی" را جانشین خود در مدینه نمود و به همراه سایر علویان و پیروان خود عازم مکه معظمه گردید و بسیاری از شیعیان و بردگان مکه معظمه به خاطر رهایی از ظلم و جور عباسیان به استقبال وی شتافته و در زمره یارانش قرار گرفتند.

خبر قیام وی در مدینه و آزادسازی این شهر و هجوم علویان به سوی مکه معظمه به اطلاع هادی عباسی چهارمین خلیفه عباسیان رسید و با توجه به نزدیک شدن ایام حج و احتمال پیوستن حاجیان و سایر مخالفان بنی‌عباس به علویان در حین مراسم حج، هادی را شگفت زده و سراسیمه کرد و بدین جهت در اسرع وقت لشکری بزرگ به فرماندهی محمد بن سلیمان عباسی به سوی مکه گسیل داشت.

دو سپاه در روز ترویه هشتم ذی الحجه سال ۱۶۹ قمری در یک فرسنگی مکه معظمه در مکانی به نام "فخ" در برابر یکدیگر قرار گرفتند و پس از رد و بدل کردن پیام‌ها و عدم دستیابی به نتیجه مطلوب، متوسل به حرکت نظامی و رزمی شد و با شدت تمام به نبرد پرداختند.

یاران حسین بن علی، تنها هفتصد نفر ولی سپاهیان عباسی چندین برابر آنان بودند و بدین جهت، پس از مبارزه‌ای سخت و توان‌فرسا، انقلابیون مدینه با شکست و اضمحلال مواجه شدند و بسیاری از آنان از جمله خود حسین بن علی و برخی از سادات حسنی مانند سلیمان بن عبدالله محض و عبدالله بن اسحاق بن ابراهیم بن حسن مثنی، در این نبرد نابرابر کشته شد و تعدادی نیز زخمی و به همراه سایر بازماندگانشان اسیر گردیدند.

شباهت دیگر این فاجعه با فاجعه کربلا آن بود که در اینجا نیز سر همه شهدا را بریدند و به مدینه آوردند و در مجلسى که گروهى از فرزندان امام على علیه السلام و از جمله حضرت امام کاظم علیه السلام حضور داشتند، سرها را به تماشا گذاردند.

هیچ کس هیچ نگفت جز امام کاظم علیه السلام چون سر حسین بن على رهبر قیام فخ را دیدند فرمودند: انا لله و انا الیه راجعون، مضى والله مسلما صالحا صواما قواما آمرا بالمعروف و ناهیا عن المنکر ما کان فى اهل بیته مثله؛ از خداوندیم و به سوى او بازمى ‌گردیم، سوگند به خدا که به شهادت رسید در حالی که مسلمان و درستکار بود و بسیار روزه مى ‌گرفت و بسیار شب زنده ‌دار بود و امر به معروف و نهى از منکر مى ‌کرد، در خاندان وى، چون او وجود نداشت.[۱]

سپاهیان عباسی سرهای شهدا را با اسیران و بازماندگان شهدا به نزد هادی عباسی در بغداد فرستادند و او دستور داد تا تمامی اسیران را گردن زدند. از آن سو، پس از شکست علویان، عمر بن عبدالعزیز بن عبیدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب، عامل هادی عباسی پس از فرار از مدینه، دوباره به این شهر برگشت و انتقام سختی از علویان و مبارزان گرفت و خانه‌های بسیاری از آنان را به آتش کشید و اموالشان را غارت کرد.

واقعه فخ در نظر اهل بیت (ع)

شایان ذکر است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه‌السلام رویداد مهم فخ را پیشگویی کرده و پیشاپیش در سرزمین فخ، برای حسین بن علی و سایر شهیدان این واقعه دل نگرانی نمودند.

این واقعه در عصر امامت امام موسی‌کاظم علیه‌السلام به وقوع پیوست و آن حضرت گرچه به صورت آشکار در آن حضور نیافت و رهبری آن را برعهده نگرفت، ولیکن آن را تأیید و از باطن آنان را رهبری و راهنمایی می‌نمود.

پانویس

مقاتل الطالبیین چاپ مصر ص ۴۵۳.

خادم مجازی---: ۲۳۱
۰۴بهمن

شجره نامه سادات طباطبایی فرزندان امام حسن مجتبی (ع)- در صورت ذخیره در اندازه بزرگ دیده می شود.

شجره نامه سادات طباطبایی فرزندان امام حسن مجتبی (ع) -

این شجره نامه از روی کتاب « رساله انساب » نوشته آیت الله العظمی بروجردی (ره) تهیه شده است.

مطالب مرتبط : امام حسن مجتبی (ع) ، سادات حسنی ، امامزاده ها

خادم مجازی---: ۴۳۶
۰۴بهمن

http://media.mehrnews.com/old/Original/1392/05/30/IMG10154040.jpg

السلام علیک یا حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)

زندگانی حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) - شهرری

عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب(۱۷۳-۲۵۲ ق)، مشهور به عبدالعظیم حسنی از عالمان و مشاهیر سادات حسنی و از راویان حدیث است. نسب عبدالعظیم حسنی با چهار واسطه به امام حسن مجتبی(ع) می رسد. او را مردی با تقوا، معروف به امانت داری، صداقت در گفتار، عالم به امور دین، قائل به اصول دین شیعه و محدث دانسته اند. شیخ صدوق، مجموعه روایات وی را با عنوان جامع اخبار عبدالعظیم گردآوری کرده است.
عبدالعظیم حسنی، از اصحاب امام رضا(ع)و امام جواد(ع) و امام هادی علیهم السلام شمرده می شود و ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشت و در زمان آن حضرت، وفات یافته است.
دوران زندگی عبدالعظیم مصادف با شرایط خفقان و سرکوب شیعیان توسط بنی عباس بود. عبدالعظیم نیز همچون پدرانش سال‌ها تحت تعقیب بود. به همین دلیل، گرچه وی زمانی که در مدینه، بغداد و سامرا می زیست دارای روش تقیه و پنهان داشتن عقیده و مرام بود، بااین حال مورد غضب متوکل و معتز قرار داشت.

امام هادی(ع) در سفری که عبدالعظیم به سامرا داشته، او را تصدیق می کند. امام هادی(ع) وی را این گونه خطاب می کند: یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی... تو همان دینی را که پسندیده خداست، از ما گرفته ای... خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند.
بنابر گزارش‌های تاریخی، عبدالعظیم در زمان معتز خلیفه عباسی، به جهت اذیت و آزار و خوف از قتل، به امر امام هادی(ع) از سامرا به ری - که از پایگاه های مهم عباسیان بود - هجرت کرد. برخی هم نقل کرده اند به قصد زیارت قبر علی بن موسی الرضا(ع) به قصد خراسان هجرت کرد و در ری برای زیارت حمزة بن موسی بن جعفر(ع) توقف کرد و در آن جا مخفی شد.
گفته شده رحلت عبدالعظیم حسنی در ۱۵ شوال سال ۲۵۲ ه.ق و در زمان امام هادی(ع) بوده است.

منبع: تبیان

https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Images/1394/10/24/13941024042450857_PhotoL.jpg

حضرت آیت الله بهجت (ره) : اهل تهران اگر هفته ای یک بار به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) نروند، جفا کرده اند.

پایگاه : آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)-  شهرری تهران

خادم مجازی---: ۲۳۷
۱۸تیر

http://gardeshgariiran.ir/wp-content/uploads/2014/07/%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B31.jpg

شهید مدرس خطاب به رضاخان ملعون:

«قبر من هرجا که باشد زیارتگاه مردم می شود اما تو در جایی می میری که نه آب باشد و نه آبادانی.»

جو اختناق و سرکوبی شدید آن زمان ارتباط شهید مدرس را بامردم بسیار کاهش داد. رژیم رضاشاه سرانجام در 27 رمضان سال 1356 ه.ق. مصادف با دهم آذر 1316 ه.ش آن مجتهد بزرگ را به شهادت رساند.

تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مزار شهید مدرس در کاشمر درهاله ای از غربت زیارتگاه عاشقان حقیقت بود. در طول سالهای اختناق، تنها یک ستون آجری که به وسیله مردم برپا شده بود.نشان دهنده آرامگاه این سید بود.

در این سالهای هراس و وحشت،مردم به پیروی از زندگی ساده و بی پیرایه شهید مدرس که غالب روزها نان وماست می خورد. بعد از ظهر روزهای چهارشنبه در مزارش نان و ماست توزیع می کردند و زیر سایبانی که در دهه 1330ه . ش ساخته شده بود، یادش را گرامی می داشتند.

با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، بزرگداشت شهید مدرس در راس برنامه های اساسی نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت.

حضرت امام خمینی(ره)تولیت وقت آستان قدس رضوی را مامور تعمیر و احیای مقبره آن شهید والامقام ساخت. در فرازی از حکم امام(ره) چنین آمده است:

« ... در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرس که القاب برای او کوتاه و کوچک است ، ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و جور رضاشاهی تاریک می نمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد ، ارزش این شخصیت عالیمقام را نمی تواند درک کند . ملت ما مرهون خدمات و فداکاریهای اوست و اینک که با سربلندی ازبین ما رفته ، بر ماست که ابعاد روحی و بینش سیاسی – اعتقادی او را هر چه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و دور افتاده او را تعمیر و احیاء نمائیم .»

بدین گونه تلاشی ارزشمند برای گرفتن غبار از مرقد غریب این مبارز نستوه آغاز گردید و عملیات اجرایی ساختمان اصلی آرامگاه شروع شد.(در سال 1363)درسال 1367 این محل شامل نه رواق و محل اصلی به دست مبارک مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس جمهوری اسلامی ایران بود. مورد بهره برداری قرار گرفت و تحویل اوقاف شد.

به دلیل مشکلات موجود، ائمه جماعات، خصوصا امام جمعه کاشمر ومردم این سامان، اصرار داشتند، تولیت آرامگاه به آستان قدس رضوی تفویض گردد. حضرت آیت الله خامنه ای خواست آنان را اجابت فرمود و در چهارم مرداد 1373 آیت الله واعظ طبسی را به تولیت آستانه و آرامگاه شهید مدرس منصوب فرمود. با این حکم طرح جامع آرامگاه آغاز شد.

اکنون آرامگاه مدرس با بارگاه مشهورترین امامزادگان کشوربرابری می کند. وقتی انسان در آن مجموعه قرار می گیرد، به یاداین جمله وی می افتد که خطاب به رضاخان گفت: «قبر من هرجا که باشد زیارتگاه مردم می شود اما تو در جایی می میری که نه آب باشدو نه آبادانی.»

------------------

زندگینامه شهید آیت الله مدرس

خادم مجازی---: ۲۰۱
۲۷دی

 https://lh3.googleusercontent.com/proxy/ChlPGBMLwDzj_2Fx3kByYVvJL648lqV2iFcY9STGOCvL1sz4PBDCpnZH7Ui8QEJ99EmHCqdy-aEHDAwUdT5Vv8B-NkVEz7JLTQRR9Hy56vSAstByqekZLQ0X7twAiV02adp_

حسن بن حسن بن علی علیه السلام معروف به حسن مثنی ، از فرزندان دلیر حضرت امام حسن مجتبی(ع) است.  همسرش  فاطمه، دختر امام حسین(ع) بود.
او در حادثه غمبار کربلا
 در سپاه حسینی به میدان رفت و دلیرانه جنگید تا مجروح شد و به زمین افتاد.
پس از پایان جنگ، هنگامی که سپاه ابن زیاد
 برای جدا کردن سرهای شهدا آمدند، دیدند او هنوز زنده است و رمقی در بدن دارد.
اسماء بنت خارجه که از خویشان مادری او بود، وساطت کرد، او را با خود به کوفه برد، مداوایش کرد و بعد از کوفه به مدینه برد.
بسیاری از مطالب تاریخی وقعه عاشوراء توسط وی منتقل شده‌است. وی به دستور عبدالملک بن مروان (از خلفای اموی) مسموم گردیده و در 35 سالگی درگذشت و در قبرستان بقیع مدفون شد.

 

حسن مثنی کیست؟

حسن مثنّی بن الحسن علیه السلام

دیباچه‏

گاهى براى انسان این سؤال پیش مى‏آید که: این همه اخبار تاریخى و نکات ریزى که 1400 سال پیش از منطقه جنگى کربلا به ما رسیده، چگونه به سینه تاریخ سپرده شده و به نسلهاى بعدى انتقال یافته است. آن چنان که ما امروزه با خواندن و شنیدن این روایات مى‏توانیم منظره غمبار و افتخار آفرین «عاشورا» را در ذهن خود به تصویر کشیده و مجسم کنیم. در حالى که بزرگ‏ترین و پرشورترین حوادث جهان و جنگهاى گسترده در طول تاریخ، از این ویژگى برخوردار نیستند و چنین تاریخ روشن و زنده‏اى ندارند.

بدون تردید وجود خانواده و بستگان امام حسین‏علیه السلام در صحنه کارزار کربلا، عامل عمده‏اى در انتقال اخبار و وقایع جانسوز آن به شمار مى‏آید؛ همچنین انتقال گزارشهایى توسط سربازان دشمن و احیاناً رهگذران و مسافران، جاى انکار نیست. اما از لابه لاى تاریخ در مى‏یابیم که علاوه بر این عوامل، ایثارگران فداکارى نیز در نشر و گسترش اخبار عاشورا دخیل بوده‏اند و به نقش حسن مُثَنَّى در رساندن اخبار و گزارشهاى حماسه عاشورا به نسل‏هاى بعدى پى مى‏بریم. او کسى است که در مبارزه با دشمنان ارزشهاى دینى، همانند سایر یاران امام حسین‏علیه السلام حماسه‏ها آفریده و از حریم عموى بزرگوارش حضرت اباعبداللّه‏علیه السلام با تمام وجود دفاع کرده است؛ اما دست تقدیر و شدت جراحات وارده موجب شده است که او بعد از آن همه جانبازى، از آن پیکار سهمناک جان سالم به در برده و بعد از بازیابى سلامت خویش، به عنوان شاهد صادقى، دیده‏ها و شنیده‏هاى خود را به دیگران بازگو کند.

با مرورى اجمالى به مقاتل و منابع تاریخى چنین به دست مى‏آید که شش تن از پسران امام حسن مجتبى‏علیه السلام به نام‏هاى حسن بن الحسن، قاسم بن الحسن، عبداللّه بن الحسن، عمرو بن حسن، عبدالرحمن بن حسن و ابوبکر بن حسن، به همراه امام حسین‏علیه السلام به سوى کربلا حرکت کردند. عبدالرحمن در منطقه ابواء از دنیا رفت، قاسم و عبداللّه و ابوبکر در روز عاشورا به شهادت رسیدند. عمرو بن حسن نیز چون کودکى بیش نبود، به همراه زنان و دختران به اسارت رفت. اما حسن بن حسن که به «حسن مُثنَّى» معروف است، در جنگ نابرابر با دشمن به شدّت مجروح شد و به یارى خداوند متعال از دست سربازان عمر بن سعد نجات یافته و به عنوان روایتگر وقایع و حوادث عاشورا بر مسئولیت حساس خود عمل نمود.

باتوجه به شخصیت ارزنده این رادمرد عاشورایى، در این نوشتار کوتاه به بررسى و شرح حال حسن مثنّى مى‏پردازیم.

حسن مثنّى یکى از تربیت یافتگان دامان فضل و کرامت مى‏باشد. مادر وى، خوله، دختر منظور فزاریه است. او در اثر تربیت پدر بزرگوارش حضرت مجتبى‏علیه السلام به کسب کمالات آسمانى و فضایل معنوى نائل شد و همانند برادرش متولّى صدقات و موقوفات جدّ بزرگوارش على‏علیه السلام گردید. حسن مثنّى جوانى پاک سیرت و نیکو صورت بود که شخصیت والاى خود را به فضائل و کمالات انسانى آراسته و مورد تکریم و اعتماد عموم مردم قرار گرفته بود. ازدواج وى با دختر امام حسین‏علیه السلام، که با صلاحدید آن حضرت انجام شد، به افتخارات وى افزود و همراهى‏اش با کاروان کربلا و شرکت در آن حماسه تاریخى نام وى را در ردیف ایثارگران و فداکاران راستین تاریخ اسلام قرار داد و به عنوان یکى از یاران با وفاى سرور و سالار شهیدان قلمداد شد.

او بعد از مبارزات سختى که با تمام وجود در مقابل لشکر یزید انجام داد، به شدّت زخمى شده و به اسارت دشمن در آمد. یکى از سربازان عمر بن سعد به نام ابى‏حسان اسماء بن خارجه فزارى، که از بستگان مادرش نیز بود، او را از اسارت دشمن نجات داده و در منزل خویش در کوفه به مداواى وى همت گماشت و پس از بهبودى، او را به مدینه روانه کرد. بعد از بازگشت اسراى کربلا به مدینه، حسن مثنّى همچنان با همسر فداکارش فاطمه بنت الحسین زندگى مى‏کرد تا اینکه به دستور عبدالملک بن مروان (از خلفاى اموى) مسموم گردیده و در 35 سالگى به شهادت رسید و در قبرستان بقیع مدفون شد.1

با مـرورى اجمـالى به کتـاب‏هاى تاریـخى، مشخـص مى‏شود کـه نسل امـام حسن مجتبى‏ علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» به این دو بزرگوار نسب مى‏رسانند. اما اکثر رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفاى عباسى از فرزندان و نوادگان حسن مثنّى مى‏باشند.

قبرستان بقیع

برخى از ویژگى‏ها و امتیازات این جوان برومند هاشمى را مى‏توان در موارد زیر خلاصه نمود:

 

داشتن پدرى شایسته‏

حسن مثنّى به داشتن پدرى نمونه و مربّى عالى‏قدرى مفتخر بود که رسول گرامى اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم او را جانشین راستین خود دانسته و مخالفتش را، مخالفت با خود تلقّى کرده و در مورد او فرمود:

«و امّا الحسن فانّه ابنى و ولدى و منّى و قُرَّةُ عینى و ضیاءُ قلبى و ثمرةُ فؤادى و هو سیّدُ شبابِ اهل الجنّة، و حجّةاللّه على الامّة، امرهُ امرى‏ و قولُهُ قولى، مَنْ تَبِعَهُ فانّه منّى و مَن عصاهُ فلیس منّى‏2؛ حسن پسر و فرزند من است، او از من است، او نور چشم و روشنایى قلب من است، او میوه جان من است. او سیّد و سرور جوانان اهل بهشت است. او حجّت خدا بر امت من مى‏باشد. دستور او دستور من، و سخن او سخن من است. کسى که از او پیروى کند، او از من است و کسى که با او مخالفت کند، از من نیست.»

حضرت مجتبى‏علیه السلام از شدت علاقه‏اى که به این فرزند داشت، نام او را همنام خودش قرار داد.

 

در عرصه دانش حدیث‏

حسن مثنّى علاوه بر امتیازات ویژه‏اى که داشته است، به عنوان یک محدّث در سلسله اسناد برخى روایات قرار دارد. احادیث وى در موضوعات اجتماعى، اخلاقى و آداب معاشرت مى‏باشد. در اینجا چند مورد از روایات وى را مى‏خوانیم:

 

1. حسن مثنّى از جدّش رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم نقل مى‏کند که:

مَن عال اهل بیتٍ من المسلمین یومهم و لیلتهم غفراللّه ذنوبه‏3؛ هرکس یک شبانه روز یک خانواده مسلمان (نیازمند) را سرپرستى کند، خداوند گناهان او را مى‏آمرزد.

 

2. پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم فرمود:

من اجرىَ اللّه على یده فرجاً لمسلمٍ، فرّج اللّه عنه کرب الدّنیا و الآخرة4؛ خداوند متعال به دست هرکسى گشایشى را در گرفتارى یک مسلمانى جارى سازد، غصه‏هاى دنیا و آخرت آن فرد خدمتگزار را بر طرف خواهد نمود.

 

3. رسول گرامى اسلام‏صلى الله علیه وآله وسلم فرمود:

حیثُما کنتم فصلُّوا علىّ فَاِنّ صلاتکم تبلُغنى‏5؛ هرکجا باشید، بر من صلوات بفرستید؛ چرا که درودها و سلام‏هاى شما به من مى‏رسد.

حسن مثنّى روایات خود را از پدرش امام حسن مجتبى‏علیه السلام و همسرش فاطمه بنت الحسین‏علیه السلام و عبداللّه بن جعفر بن ابى‏طالب نقل کرده است. و روایات وى را نیز فرزندش عبداللّه محض و عموزاده‏اش حسن بن محمد بن الحنفیه نقل نموده‏اند.

 

پیوند مبارک‏

حسن مثنّى هنگامى که به سنّ ازدواج رسید، براى خواستگارى به نزد عمویش امام حسین ‏علیه السلام آمد و خواسته‏اش را به حضرت اظهار داشت. امام حسین ‏علیه السلام به او فرمود: پسرم! من از تو چنین انتظارى را داشتم، برخیز و با من بیا. و آنگاه یادگار برادر را به منزل آورد و او را در انتخاب یکى از دخترانش (فاطمه یا سکینه) آزاد گذاشت. اما شرم و حیاء مانع شد که او حرف دلش را بزند. به این جهت، امام حسین ‏علیه السلام به وى فرمود: دخترم، فاطمه را انتخاب کن که از جهاتى شبیه مادرم فاطمه زهراعلیها السلام مى‏باشد. سپس او را به همسرى حسن بن حسن درآورد. ثمره این ازدواج پنج فرزند بود:

1. عبداللّه محض.

2. ابراهیم غمر.

3. حسن مثلّث.

4. زینب.

5. امّ‏کلثوم.

با مرورى اجمـالى به کتـاب‏هـاى تـاریـخـى، مشخص مى‏شود که نسل امام حسن مجتبى ‏علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» بـه ایـن دو بـزرگـوار نـسب مـى‏رسانند. اما اکثر رهبران طاغوت ستیـز در دوران خـلفــاى عبــاسى از فرزنـدان و نــوادگان حسن مثنّى مى‏باشند.
زهرا بن حسن سلام الله علیها

فاطمه بنت الحسین از بانوان فداکار عاشورایى است که مسئولیت‏هاى مهمّى را در این قیام با شکوه به سامان رسانده است. نقل وقایع حساس حادثه عاشورا، همراهى با اسراى سرافراز کربلا، شایستگى تحمل برخى از وصیت‏ها و سفارشهاى پدرگرامى‏اش در روز عاشورا، از جمله مسئولیت‏هاى این بانوى قهرمان مى‏باشد. همچنان که امام باقرعلیه السلام فرمود: چون هنگام شهادت امام حسین‏علیه السلام فرارسید، دختر بزرگ خود فاطمه را طلبیده و نامه‏اى پیچیده به او داد و وصیت‏هاى ظاهرى و باطنى خود را به او کرد (این در حالى بود که على بن الحسین‏علیهما السلام سخت بیمار بود.) فاطمه بعد از بهبودى برادرش امام سجادعلیه السلام، آن نامه را به وى تقدیم کرد. فاطمه بنت الحسین، همسر فداکار حسن مثنّى، افزون بر تلاش‏هاى مهمّى که در سفر کربلا به انجام رسانید، در شهر کوفه در حالى که میان اسراء بود، خطابه غرّا و افشاگرانه‏اى نیز ایراد کرده و ستمگران را بیش از پیش رسوا نموده و همه را تحت تأثیر قرار داد. خطابه وى حکایت از نهایت فصاحت و بلاغت این بانوى عصمت و طهارت دارد.6

فاطمه بنت الحسین ‏علیهما السلام بسیارى از وقایع ریز و درشت از کربلا را براى آیندگان بازگو کرد. چرا که او از زمان خروج کاروان حسینى از مدینه تا برگشت به مدینه، همه جا حضور داشت و نظاره‏گر بسیارى از وقایع بوده است. او شریک غم و همدم عمّه‏اش زینب کبرى ‏علیها السلام بود. فاطمه آن چنان شکیبایى و توانایى روحى و روانى داشت که سخت‏ترین لحظات عرصه‏هاى مبارزه را مشاهده و تحمل نمود. این شیر زن تاریخ را مى‏توان در پایدارى و مقاومت، به عمّه‏اش زینب کبرى‏علیها السلام تشبیه نمود. او بانویى شریف، محدّث و اهل ذکر، شب‏زنده دارى و عبادت بود و روزها روزه مى‏گرفت. در یک کلام فاطمه بنت الحسین‏علیهما السلام از جمال ظاهرى و کمال باطنى برخوردار بود. از سخت‏ترین لحظات زندگى فاطمه، زمانى بود که در دربار یزید، یکى از وابستگان حکومتى، از یزید خواست که فاطمه را به عنوان کنیز به وى ببخشد و این عمل با اعتراض شدید حضرت زینب‏علیها السلام رو به رو شد و آن را به کفر یزید نسبت داد. فاطمه بعد از بازگشت به مدینه مدتى با همسرش زندگى کرد و بعد از فوت حسن مثنّى، یک سال تمام بر سر قبر او خیمه‏اى برافراشت و براى شوهرش مجلس ماتم بپا داشت. او زمان امام صادق‏علیه السلام را درک نموده و در سال 117 ق. و در 70 سالگى در مدینه از دنیا رفته و در بقیع مدفون شد.

 

پرورش فرزندان مبارز

با مرورى اجمالى به کتاب‏هاى تاریخى، مشخص مى‏شود که نسل امام حسن مجتبى‏علیه السلام توسط دو فرزندش زید و حسن مثنّى تداوم یافته است و همه «سادات حسنى» به این دو بزرگوار نسب مى‏رسانند. اما اکثر رهبران طاغوت ستیز در دوران خلفاى عباسى از فرزندان و نوادگان حسن مثنّى مى‏باشند. پسران او عبارتند از:

 

1. حسن مثلّث

او از مبارزان سرسخت دوران منصور عباسى است که بعد از مقابله جدّى با دستگاه طاغوتى منصور دوانقى، در زندان او درگذشت. حسین بن على، معروف به «شهید فخّ» نوه اوست که به همراه جمعى از علویان قیام کرده و در منطقه فخّ به شهادت رسید.7

 

2. داود

داود، برادر رضاعى امام صادق‏علیه السلام است. وى به خاطر مخالفت با دستگاه استبدادى منصور به زندان افتاد. مادرش حبیبه رومى، به جهت رفع گرفتارى فرزندش، به محضر امام صادق‏علیه السلام شرفیاب شده و چاره خواست. حضرت صادق‏ علیه السلام نیز اعمالى را به وى تعلیم داد که بعدها به «عمل امّ داود» معروف شد. این عمل را در نیمه رجب به جاى مى‏آورند.8 آن بانوى مکرّمه با انجام عمل امّ‏داود، زمینه آزادى فرزندش را از سیاه چال‏هاى منصور دوانقى فراهم آورد. داود با امّ‏کلثوم دختر امام سجادعلیه السلام ازدواج کرد و در 60 سالگى در مدینه از دنیا رفت. وى جدّ سادات «بنى‏طاووس» نیز محسوب مى‏شود و نسب سید على بن طاووس، عارف و فقیه پُرآوازه قرن هفتم و صاحب کتاب معروف «اقبال» و دهها اثر ارزشمند دیگر، با 13 واسطه به داود بن حسن مثنّى مى‏رسد.9

 

3. ابراهیم الغمر

او پدر بزرگ ابراهیم طباطبا، جدّ «سادات طباطبایى» است. سلسله نسب وى چنین است: ابراهیم طباطبا بن اسماعیل دیباج بن ابراهیم الغمر بن حسن مثنّى.

شیخ مفید نیز در این مورد چنین مى‏نویسد: «حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان على‏علیه السلام در عصر خود بود.»

4. عبداللّه محض‏

او را «عبداللّه کامل» نیز گفته‏اند. مادر وى فاطمه بنت الحسین‏علیهما السلام است. عبداللّه که در صفات عالى انسانى همچون: جمال، سخاوت و کرامت شباهت تامّى به حضرت رسول‏صلى الله علیه وآله وسلم داشت و از طرف پدر و مادر فاطمى و علوى بود، به عبداللّه محض، عبداللّه کامل و شیخ بنى‏هاشم موسوم گردید. از مشهورترین فرزندان عبداللّه محض، محمد نفس زکیه است که در مدینه بر ضدّ منصور دوانقى خروج کرده و در منطقه «احجار الزیت» به شهادت رسید. عبداللّه بن حسن مثنّى یکى از راویان خطبه فدکیه حضرت فاطمه‏علیها السلام نیز به شمار مى‏آید.10 این شخصیت پاک سیرت، برخى از حوادث عاشورا را از پدر و مادرش نقل کرده است که روایت ذیل، یکى از آنهاست:

شیخ صدوق در امالى مى‏نویسد: عبداللّه بن حسن مثنّى از مادرش فاطمه بنت الحسین‏علیهما السلام چنین نقل مى‏کند: روز عاشورا بعد از شهادت پدرم امام حسین‏علیه السلام دشمن براى غارت به خیمه‏ها حمله کرد، عده‏اى از آنها به خیمه ما هجوم آوردند و من که دختر نوجوانى بودم، با حالتى بهت زده به آنان مى‏نگریستم؛ یکى از آنان در حالى که گریه مى‏کرد، دو خلخال زینتى را از پاى من درآورد. گفتم: اى دشمن خدا، تو با این غارتگرى و قساوت چرا گریه مى‏کنى؟ او پاسخ داد: چگونه گریه نکنم و حال آنکه من زیور آلات دختر پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم را غارت مى‏کنم!

گفتم: اگر کار زشتى است، انجام نده. او گفت: اگر من این کار را نکنم، دیگرى این کار را خواهد کرد.11 از دیگر پسران حسن مثنّى؛ جعفر، عباس، محمد و ابراهیم هستند و نام دختران او زینب، امّ‏کلثوم، رقیه و فاطمه است.

 

حسن مثنّى در کلام دانشمندان‏

حسن مثنّی بن الحسن علیه السلام

1. سید بن طاووس، که خود از نوادگان حسن مثنّى است، در مورد عظمت جدّش مى‏نویسد:

«در میان اصحاب و یاران پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم هیچ کس به اندازه على‏علیه السلام فرزندان شریف و بزرگوارى نداشت و اولاد هیچ کدام در فضائل و مناقب به درجه او نمى‏رسد. بعد از اینکه از مقام حسنین - که سرور جوانان اهل بهشت اند - بگذریم، در میان اولاد حسن‏علیه السلام افراد با شرافتى همچون: حسن مثنّى، حسن مثلّث، عبداللّه بن مثنّى و محمد نفس زکیه وجود دارد و در میان اولاد امام حسین‏علیه السلام، بزرگوارانى همچون: امام سجاد، امام باقر، امام صادق، امام کاظم و امام رضاعلیهم السلام و... دیده مى‏شوند که هر انسان با انصافى به فضائل و مناقب والاى آنان معترف است تا آنجایى که عارفان برجسته‏اى همچون: ابویزید بسطامى به سقایى منزل امام صادق‏علیه السلام افتخار مى‏کرده و معروف کرخى به دربانى حضرت رضاعلیه السلام بر خود مى‏بالید و این چنین فرزندانى کجا براى سایر اصحاب یافت مى‏شوند.»12

 

2. ابن عنبه، شخصیت شناس معروف قرن نهم:

«کنیه حسن مثنّى ابومحمد و مادرش خوله دختر منظور بن زبان است. او که در عصر خود متولّى موقوفات على‏علیه السلام بود، در ایفاى نقش و مسئولیت خطیر خویش کمال همّت و تلاش را به کار برد. هنگامى که عمر بن على از او درخواست کرد که وى را نیز در تولیت موقوفات امیرالمؤمنین‏علیه السلام شریک گرداند؛ حسن مثنّى نپذیرفت و به او گفت: به خدا سوگند! من سفارش‏ها و شرائطى را که جدّم على‏علیه السلام قرار داده است هیچگاه تغییر نخواهم داد. چرا که او شرط کرده است متولّى موقوفات خیریّه وى فقط فرزندان فاطمى‏اش باشند نه غیر آنان.»13

 

3. شیخ مفید نیز در این مورد چنین مى‏نویسد:

«حسن مثنّى شخصیّتى جلیل القدر، سرآمد خوبان روزگار، اهل فضل و تقوا و پارسایى و متولّى صدقات و امور خیریّه جدّش امیرمؤمنان على‏علیه السلام در عصر خود بود.»

آنگاه به نقل ماجراى وى با حجّاج بن یوسف اشاره کرده است و حضور وى را در حماسه کربلا مى‏ستاید و در ادامه مى‏گوید:

«او با دختر امام حسین‏علیه السلام ازدواج کرد و در 35 سالگى از دنیا رفت.»14

فصلنامه کوثر ـ شماره 55 عبدالکریم پاک‏نیا

شکوری - گروه دین و اندیشه تبیان


1. بحارالانوار، ج 44، ص 167؛ معجم رجال الحدیث، ج 5، ص 289.

2. بحارالانوار، ج 28، ص 39.

3. امالى، شیخ طوسى، ص 585؛ اعیان الشیعه، ج 5، ص 46.

4. امالى، ص 585.

5. اعیان الشیعه، ج 5، ص 46.

6.زندگانى‏امام‏حسین(ع)،رسولى‏محلاتى،ص‏554.

7. تاریخ ابن خلدون، ج 3، ص 280وج‏4،ص‏12.

8. ر.ک: مفاتیح الجنان.

9. امالى، صدوق، ص 228، مجلس 30.

10.رساله‏اسدیه،ص‏45وبحارالانوار،ج‏14،ص‏37.

11. رساله اسدیه، ص 30 و 31؛ تاریخ ابن خلدون، ج 4، ص 98؛ بلاغات النساء، ص 12.

12. الطرائف، ص 520.

13. عمدة الطالب فى انساب آل ابى‏طالب، ص‏98.

14.ارشاد، ج 2، ص 26.

 

نوع مطلب :حضرت امام حسن مجتبی (ع) ،عربستان سعودی ،مدینه منوره ،

خادم مجازی---: ۱۶۹