مختصری از شرح حال امامزادگان
در رابطه با نحوه ورود این دو بزرگوار از سلاله پیامبر اکرم (ص) به منطقه و نیز شهادت آنان چنین روایت شده است :”پس از قبول ولیعهدی اجباری از طرف امام رضا(ع) هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت در نزد مامون خلیفه عباسی ، عده ای متشکل از اصحاب و یاران حضرت از جمله حضرت آقا علی عباس و شاهزاده محمد (علیهما السلام) از مدینه به قصد زیارت امام همام عازم طوس شدند که پس از ورود به ایران خبر شهادت مظلومانه امام هشتم توسط مامون و دستور این ملعون و جنایتکار مبنی بر به شهادت رساندن سادات هاشمی ، هر کدام از اصحاب و یاران حضرت به سویی رفته تا از گزند دشمنان از خدا بی خبر و نابکار در امان باشند .این دو بزرگوار که از داغ مرگ برادر خویش سوگوار بودند، پس از طی نمودن چندین شهر و روستا وارد کاشان شده و سپس به شهر بادرود (باد قدیم) آمدند.حاکم و مردم بادرود که از عاشقان به اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بوده و به سلاله آنان عشق می ورزیدند ، قریب به چهل شبانه روز از آن بزرگواران به نحو شایسته پذیرایی و مراقبت کردند.این دو بزرگوار پس از چهل شبانه روز با نیابت انتقام خون به نا حق ریخته امام رضا (ع) به اتفاق اصحاب و یاران ، راه کویر را در پیش گرفتند و به قصد عزیمت به شهر مشهد مقدس حرکت نمودند . هنوز مسافتی از کویر طی نشده بود که در جنگی نا برابر به دست سپاهیان مامون ملعون ، مظلومانه به شهادت رسیدند و پیکر مطهرشان توسط زنان خالد آبادی تشییع و به همت مردان منطقه در همان مکان جنگ تدفین گردید.
نام: علی عبّاس – محمّد
کنیه: ابا ایّوب – ابا اسحاق
پدر: امام موسی بن جعفر ( علیه السلام)
مادر: امّ ولد
محل تولد: مدینه
زمان هجرت به ایران: سال دویست و دو یا سه هجری
مسیر هجرت: مدینه – کویت – بصره – اهواز – شیراز – کاشان – بادافشان
زمان شهادت: چهاردهم جمادی الاول سال دویست وسه هجری
موقعیت مکانی: در ۳۸ کیلومتری شمال غربی مرکز شهرستان نطنز واقع در منطقه بادرود
وضعیت کنونی آستان:
جمع کل زیربنای مجموعه طرح در حدود ۳۶۰۰۰ متر مربع می باشد. از این میزان حدود ۱۳۰۰۰ متر مربع زیربنای آن تنها با تغییرات کمی مطابق با طرح احداث گردیده است. زیربنای ساختمان حرم مطهر و صحن های آن ۵۰۰۰ مترمربع می باشد.این بنادردوطبقه با۱۰رواق و۴سردرب ورودی ساخته شده است .
زائر سرا – انبار ظروف – حمّام – نانوایی – سرویس های بهداشتی – انتظامات – دار الشفاء – کتابخانه – مخابرات – شهر بازی – بازار – فضای سبز – مجموعه فرهنگی – سوئیت – سفره خانه حضرتی – پارکینگ – کشتارگاه – مزرعه کشاورزی – مرغداری – چاه آب – برج کفتر خانه و کمپ گردشگری
زیارت نامه امامزاده ها
بسم الله الرحمن الرحیم.
السَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّکِیُّ، اَلطّاهِرُ الوَلِیُّ، وَالدّاعِی الحَفِیُّ؛ اَشهَدُ اَنَّکَ قُلتَ حَقّاً، حَقّاً، وَنَطَقتَ حَقّاً وَصِدقاً، وَدَعوتَ اِلی مَولایَ وَمَولاکَ، عَلانِیَهً وَسِرًّا، فازَ مُتَّبِعُکَ، وَنَجا مُصَدِّقُکَ، وَخابَ وَخَسِرَ مُکَذِّبُکَ، وَالمُتَخَلِّفُ عَنکَ، اَشهَد لی بِهذهِ الشَّهادَهِ، لِاَکونَ مَنَ الفائِزینَ بِمَعرِفَتِکَ وَطاعَتِکَ، وَتَصدیقِکَ وَاتِّباعَکَ، وَالسَّلامُ عَلَیکَ یا سَیِّدی وَابنَ سَیِّدی. اَنتَ بابُ اللهِ المُؤتی مَنهُ، وَالمَأخوذُ عَنهُ، اَتَیتُکَ زائِراً، وَحاجاتی لَکَ مُستَودِعهً، وَها اَنَا ذا اَستَودِعُکَ دینی وَاَمانَتی، وَخَواتیمَ عَمَلی، وَجَوامِعَ اَمَلی اِلی مُنتَهی اَجَلی، وَالسَّلامُ عَلَیکَ وَرَحمَهُ اللهِ وَبَرَکاتُه.
***
سلام بر تو ای آقای پاک و پاکیزه و سرور من و ای دعوت کننده (به حق) به مهربانی، گواهی دهم که تو حق گفتی و به حق و راستی سخن کردی و (مردم را) آشکارا و نهان بسوی مولای من و مولای خودت دعوت فرمودی رستگار شد پیرو تو و نجات یافت تصدیق کننده ات و نومید و زیانکار شد تکذیب کننده ات و آنکس که با تو مخالفت کرد گواه باش برای من این گواهی را تا من بوسیله معرفت و اطاعت تو و تصدیق و پیروی کردنت از زمره رستگاران باشم و سلام بر تو ای آقای من و ای فرزند آقای من توئی درگاه خدا که از آن درآیند و (معالم دین را) از آن بگیرند آمده ام به درگاهت برای زیارت و حاجت های خود را به تو سپرده ام و من اکنون به تو می سپارم دینم و امانتم و سرانجام کارهایم و همه آرزوهایم را تا پایان عمرم و بر تو باد سلام و رحمت خدا و برکاتش.
زیارتنامه دوم :
گروه اجتماعی: امامزاده علی اشرف از نوادگان حضرت امام زین العابدین(ع) است؛ نام شریفش علی اشرف، فرزند عمر اشرف بن امام زین العابدین(ع) از علمای علم حدیث بوده و جد اعلی مادری سیدمرتضی و سیدرضی(گردآورنده نهجالبلاغه) است.
عمر اشرف پدر علی اشرف از ون و عباد و زهاد عالیقدر بود و مادر ایشان امسلمه دختر حضرت امام حسن(ع) است و از این رو امامزاده علی اشرف از طرف مادر حسنی و از طرف پدر حسینی است.
صاحب کتاب بحر الانساب در ذکر اولاد حضرت امام زین العابدین(ع) مینویسد : . اما رضی و اشرف در شهر سمنان افتادند و در محلۀ زاوقان وطن ساختند و ذریات ایشان بسیار شد به القاب حسینی».
به گزارش نامه، خدیجه(س)، پدر بزرگوارش «خویلد» قهرمان دلاورى بود که در دفاع از حریم کعبه، روز به یاد ماندنى آفرید و مادرش «فاطمه» بانویى با فضلیت بود. برای ایشان القاب بسیاری نقل شده است که از آن جمله میتوان به صدیقه، مبارکه، امالمؤمنین، طاهره، راضیه و مرضیه اشاره کرد. یتمیان او را «اُمّ الیتامى»، بینوایان او را «اُمّ الصعالیک»، مؤمنان او را «اُمّ المؤمنین» وکوثر جارى خلقت نیز او را «اُمّ الزهراء» یا سرچشمه کوثر مىدانستند.
چرا بانوی اسلام، پیامبر(ص) را به پیامبری برگزید
حضرت خدیجه (س) علاوه بر جمال، کمال، ثروت وشرافت نسب، از دانش، بینش، اصالت اندیشه، قدرت تصمیم گیرى، دقت نظر، سلامت فکر، صلابت رأى، عقل وافر واندیشه صائب برخوردار بود، از این رهگذر خواستگارهاى فراوانى از سران بنى هاشم، سلاطین یمن واشراف طائف، با اموال وامکانات فراوان درصدد ازدواج با آن قلّه شرف برآمدند، ولى او دست رد بر سینه همه آنها زد و دل در گرو امین قریش داشت.
حضرت خدیجه (س) علت گزینش امین قریش را اینگونه بیان مى کند: اى پسر عمو! من دل در گرو تو دارم، زیرا: 1. تو خویشاوند من هستى؛ 2. تو از شرافت والا برخوردار مى باشى؛ 3. تو به امانت در میان قوم خود مشهور هستى؛ 4. تو فردى راست گفتار مى باشى؛ 5. تو از اخلاق نیکو برخوردار هستى.
حضرت خدیجه راز اصلى این گزینش را به صفیّه چنین بیان کرد: «من به طور قطع ویقین مى دانم که او از سوى پروردگار عالمیان مورد تأیید مى باشد».
وى همچنین از بانوى فرزانه اى به نام نفیسه بهره جست وبه همراه او به محضر رسول اکرم (ص) شتافت وعرضه داشت: من دخترى از تبار خویش براى شما در نظر گرفته ام. پیامبر پرسید: او کیست؟ حضرت خدیجه عرض کرد: « او کنیز تو خدیجه است»
نوع مطلب :مطالب کلی در باره امامزاده ها ،+ فرزندان معصومین و اهل بیت (ع) ،
آستان باشکوه امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه السلام) در دروازه قرآن یزد و در ضلع جنوبی جاده یزد ـ تهران (بلوار جمهوری اسلامی) واقع شده و از بقاع متبرکه و پر رونق شهرستان یزد به شمار می آید. بنای اصلی آن که از خشت و گل و با نمای آجری متعلق به دوره قاجاریه بوده درسال 1348 هجری شمسی تخریب و به جای آن بنای بسیار با ابهتی درابعاد 14×14 متر ساخته شده است. و با اضافه نمودن مساحت دو ایوان سمت شرقی و شمالی حرم مساحتی درحد 240 مترمربع دارد فضای باز زیرگنبد با ارتفاع 5/24 ازسطح زمین شکوه وعظمتی به این مکان داده است. بدنه حرم با سنگ مرمر یزد تزیین شده که در نوع خودکم نظیراست و مابین سنگ بدنه و آینه کاری اشعاری روی سنگ حک شده که باعث زیبایی مضاعف این بنا شده است سپس آینه کاری شروع می شود که بقیه نمای درونی حرم را تزیین نموده. ضریح در ابعاد 4×3 متر واز قطعات طلا ونقره ساخته شده است و اطراف آن چهل تاج طلا دارد که روی آنها اسماء الله بر زمینه مینا نقش بسته.
در دانشنامه مشاهیر یزد نیز نوشته شده: امامزاده سیدجعفرمحمد فرزند ابوالحسن علی و نوه امامزاده جعفر معروف به سیدجعفر در اواخر سده چهارم به دنیا آمد. نسبش با شش واسطه به امام جعفر صادق (علیه السلام) می رسد. برخی وی را از نوادگان امام سجاد (علیه السلام) در سده پنجم هجری قمری درگذشت. علامه نسابه ابوالحسن علی بن القاسم بن زید بیهقی در تقریر نسب وی بعد از اشاره به نسب شریف امامزاده جعفر یزد می نویسد: و برای علی بن محمد أبی جعفر (امامزاده جعفر یزد) بن علی بن عبیدالله بن احمد الشعرانی بن علی العریضی بن امام جعفر صادق (علیه السلام) سه فرزند به اسامی ذیل است: ابوالحسن زید، ابوجعفر محمد و ابوطالب طاهر»
زیارتنامه:
امام زاده حمزه بن موسی (ع)
دارای جایگاه خاصی است و تمام مورخان و علمای نسب شناسی که درباره امام کاظم(ع) و فرزندانش پژوهش کرده اند، با وجود اختلاف زیاد در تعداد و اسامی فرزندان آن فروغ امامت در منابع تاریخی و رجالی، اما همه آنان پسری به نام «حمزه» را برای امام کاظم(ع) ثبت کرده اند.(3)
از تاریخ ولادت، رحلت و یا شهادت او آگاهی های دقیق و مستندی به دست نیامده است؛ اما پاره ای منابع نوشته اند که مادرش ام احمد نام دارد که با این وصف، امام زاده حمزه، برادر ابوینی احمد بن موسی، معروف به شاه چراغ» و محمد عابد است.
مورخان افزوده اند: ام احمد از زنان مورد احترام و پارسای عصر خود بود و امام کاظم(ع) عنایتی ویژه به وی داشت و او مورد اعتماد و اطمینان حضرت بود؛ تا جایی که او را یکی از اوصیای خود، شمرده است.
زمانی که موسی بن جعفر (ع)عازم بغداد و دربار عباسی بود، ودایع امامت را به ام احمد سپرد و خطاب به وی فرمود:
برای هیچ کس این راز را بازگو مکن! هر گاه کسی به تو مراجعه و آن را مطالبه کرد، آن را به او بده و بدان که در آن موقع، من به شهادت رسیده ام و کسی که این امانت را از تو طلب کند، وصی و جانشین من و امام واجب الاطاعه است.»
هنگامی که هارون الرشید، ( خلیفه عباسی)، آن حضرت را در زندان بغداد به شهادت رسانید، امام رضا(ع) نزد این بانو آمد و فرمود: امانتی را که پدرم به شما سپرده است، بیاورید. آن زن پرسید: آیا پدرت به شهادت رسیده است. امام فرمود: بلی، هم اکنون از مراسم دفن او می آیم. منم جانشین او و امام جن و انس.
ام احمد با شنیدن این خبر اسف انگیز، بنای گریستن نهاد و با صدای بلند شیون کرد و بعد از اینکه تسکین یافت، امانت های امام کاظم(ع) را به حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع)داد و با آن امام همام بیعت کرد.(4)
این زیارت را با صدای استاد فرهمند از اینجا بشنوید