مزار حضرت خدیجه کبری (س) همسر باوفای پیامبر اکرم (ص)- مکه
از ویژگیهای حضرت خدیجه(س) تا عشق پیامبر(ص) نسبت به ایشان
به گزارش نامه، خدیجه(س)، پدر بزرگوارش «خویلد» قهرمان دلاورى بود که در دفاع از حریم کعبه، روز به یاد ماندنى آفرید و مادرش «فاطمه» بانویى با فضلیت بود. برای ایشان القاب بسیاری نقل شده است که از آن جمله میتوان به صدیقه، مبارکه، امالمؤمنین، طاهره، راضیه و مرضیه اشاره کرد. یتمیان او را «اُمّ الیتامى»، بینوایان او را «اُمّ الصعالیک»، مؤمنان او را «اُمّ المؤمنین» وکوثر جارى خلقت نیز او را «اُمّ الزهراء» یا سرچشمه کوثر مىدانستند.
چرا بانوی اسلام، پیامبر(ص) را به پیامبری برگزید
حضرت خدیجه (س) علاوه بر جمال، کمال، ثروت وشرافت نسب، از دانش، بینش، اصالت اندیشه، قدرت تصمیم گیرى، دقت نظر، سلامت فکر، صلابت رأى، عقل وافر واندیشه صائب برخوردار بود، از این رهگذر خواستگارهاى فراوانى از سران بنى هاشم، سلاطین یمن واشراف طائف، با اموال وامکانات فراوان درصدد ازدواج با آن قلّه شرف برآمدند، ولى او دست رد بر سینه همه آنها زد و دل در گرو امین قریش داشت.
حضرت خدیجه (س) علت گزینش امین قریش را اینگونه بیان مى کند: اى پسر عمو! من دل در گرو تو دارم، زیرا: 1. تو خویشاوند من هستى؛ 2. تو از شرافت والا برخوردار مى باشى؛ 3. تو به امانت در میان قوم خود مشهور هستى؛ 4. تو فردى راست گفتار مى باشى؛ 5. تو از اخلاق نیکو برخوردار هستى.
حضرت خدیجه راز اصلى این گزینش را به صفیّه چنین بیان کرد: «من به طور قطع ویقین مى دانم که او از سوى پروردگار عالمیان مورد تأیید مى باشد».
وى همچنین از بانوى فرزانه اى به نام نفیسه بهره جست وبه همراه او به محضر رسول اکرم (ص) شتافت وعرضه داشت: من دخترى از تبار خویش براى شما در نظر گرفته ام. پیامبر پرسید: او کیست؟ حضرت خدیجه عرض کرد: « او کنیز تو خدیجه است»
در مراسم خواستگاری چه گذشت
در مراسم خواستگارى حضرت ابوطالب(ع) خطبه اى در عظمت وشرافت پیامبر(ص) ایراد کرد وخطاب به خویلد از دخترش حضرت خدیجه خواستگارى کرد وخویلد اختیار را به حضرت خدیجه داد وحضرت خدیجه از عمویش «عمروبن اسد» که بزرگ خاندان بود، رخصت طلبید وموافقت خود را اعلام کرد واظهار داشت: مهریه اش نیز از مال خودش خواهد بود. آنگاه عمروبن اسد خطبه شیوایى ایراد کرد ودر پایان فرمود: «ما خدیجه را به همسرى پیامبر درآوردیم وبه این پیوند مقدس خوشوقتیم». آنگاه با کمال صراحت اعلام کرد: «کیست در میان مردمان که همانند محمد وهمسنگ او باشد؟»
خویلد پدر خدیجه در مراسم عقد فرمود: اى معشر عرب! آسمان سایه نینداخته وزمین بر فراز خود حمل نکرده، کسى را که از محمد برتر باشد همه گواه باشید که من او را به دامادى خود برگزیدم وبه این پیوند مقدس مفتخر هستم.
آنگاه حضرت خدیجه (س) اموال، اغنام، احشام، عطریات وجامه هاى فراوان در اختیار حضرت ابوطالب(ع) گذاشت تا ولیمه عروسى را بر عهده بگیرد. حضرت ابوطالب(ع) سفره بسیار باشکوهى گسترد وسه روز تمام اهالى مکه وپیرامون آن را میهمان کرد.(42) واین نخستین ولیمه اى بود که از سوى پیامبر اکرم (ص) ترتیب داده شد.
حضرت خدیجه(س) و ازدواج با پیامبر(ص)
بسیارى از محدثان تصریح کرده اند: حضرت خدیجه(س) هنگام ازدواج با پیامبر اکرم(ص) دوشیزه بود وهرگز شوى دیگرى انتخاب نکرده بود. این عده تأکید مى کنند که سن شریف حضرت خدیجه(س) در آن هنگام 25 یا 28 سال بوده وهرگز شوى دیگرى انتخاب نکرده بوده، زینب، رقیه وام کلثوم فرزندان «هاله» خواهر حضرت خدیجه بودند که تحت کفالت ومراقبت حضرت خدیجه به سر مى برده اند.
ولى همه مورخان اتفاق نظر دارند که حضرت خدیجه زیباترین دوشیزه حجاز بود. امام حسن مجتبى(ع) که مظهر جمال الهى بود، خود را شبیه ترین اهل بیت به مادرش حضرت خدیجه مى دانست.
ذرهای از عشق خدیجه(س) به پیامبر اکرم(ص)
* پس از هنگامه بعثت نیز در تمام حوادث تلخ وشیرین در کنار او وشریک غم او بود، همواره نگران سلامتى او بود، غلامان وخدمتگزارانش را به جستجوى او مى فرستاد ودر مواردى شخصا به جستجوى آن حضرت مى پرداخت ودر موارد خاصى آن حضرت را تا غار حرا همراهى مى کرد.
* یک بار که با کوله بارى از مواد خوراکى راه صعب العبور جبل النور را پیموده، برفراز کوه صعود کرد، در غار حرا به محضر آن حضرت شرفیاب شده، از خستگى راه دم فرو بسته، از سلامتى همسر گرامى اش خشنود ومسرور بود، پیک وحى نازل شده، از تلاشهاى بى دریغ او سپاس گفت.
* ابولهب وهمسرش ام جمیل خارهاى بیابان را جمع کرده بر سر راه پیامبر مى ریختند، حضرت خدیجه غلامانش را مى فرستاد تا خارها را از مسیر آن حضرت گردآورى کرده به دور بریزند.
* در مدت سه سال که در شعب ابوطالب در محاصره اقتصادى بودند واجازه داد وستد به آنها داده نمى شد، اگر ثروت ودارایى حضرت خدیجه نبود، شاید همه آنها از گرسنگى تلف مى شدند.
* او مواد خوراکى را به وسیله برادرزاده اش حکیم بن حزام به چندین برابر قیمت تهیه مى کرد وبا دشوارى خاصى به شعب مى رسانید تا سد جوع شود.
خدیجه کبرى(س) از دیدگاه رسول خدا(ص)
از رسول اکرم(ص) احادیث فراوان در مناقب حضرت خدیجه(س) رسیده است که برخی از این احادیث عبارتند از:
* هر روز خداى متعال چندین بار با وجود خدیجه بر فرشتگان مباهات مى کند.
* او هنگامى به من ایمان آورد که دیگران به من کفر مى ورزیدند. او مرا تصدیق نمود، هنگامى که دیگران انکار مى کردند، او همه ثروتش را در اختیار من قرار داد هنگامى که دیگران دریغ مى ورزیدند. خداى منان از او به من فرزند عنایت کرد ولى دیگران را محروم ساخت.
* برترین بانوان بهشت عبارتند از: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد، مریم دختر عمران وآسیه دختر مزاحم (همسر فرعون).
* من او را از اعماق دل دوست داشتم.
* هرگز خداى متعال همسرى بهتر از خدیجه به من عطا نکرد.
خطاب به عایشه: از خدیجه اینگونه سخن مگو، او نخستین بانویى بود که به من ایمان آورد، او براى من فرزند آورد وتو محروم شدى.
حضرت خدیجه(س) در گفتار بزرگان
* ابن هشام صاحب کتاب معروف «السیرة النبویة» مى نویسد: خدیجه صاحب نسب والا، داراى برترین شرافت، صاحب بیشترین ثروت وحریص ترین بانوان قریش به حفظ امانت والتزام به معیارهاى اخلاقى، عفت وکرامت انسانى بود ولذا بلندترین قله شرف را به خود اختصاص داده بود.
* ذهبى پیشتاز رجالیون عامه مى نویسد: خدیجه سرور بانوان بهشت، فرزانه قریش، از تیره اسد، جلیل القدر، متدین، خویشتن دار، بزرگوار، از بانوان بهشتى ویکى از بانوانى بود که به قله کمال رسیده بودند.
* ابن حجر عسقلانى در این رابطه مى نویسد: خدیجه در نخستین لحظات بعثت، رسالت آن حضرت را تصدیق نمود، اعتقاد راسخ وثبات قدم او نشانگر یقین کامل، عقل وافر وعزم راسخ او بود.
* سهیلى صاحب آثار فراوان در سیره ومغازى مى نویسد: حضرت خدیجه سرور بانوان قریش بود، در جاهلیت واسلام به «طاهره» ملقّب بود.
نخستینهای حضرت خدیجه(س)
* پیش از بعثت پیامبر(ص)، حضرت خدیجه(س) پیرو آیین جد بزرگوارش حضرت ابراهیم(ع) وبه اصطلاح از «حُنَفاء» بوده ودر نخستین روزى که پیامبر خدا(ص) به پیامبرى مبعوث شدند، او تسلیم بودن خود را اعلام کرد، چنانکه در حدیث شریف آمده است: نخستین کسانى که به پیامبر اکرم(ص) ایمان آورده اند از مردان، على(ع) واز بانوان، حضرت خدیجه (س) بوده اند.
* حضرت خدیجه نخستین بانوى نمازگزار در اسلام است، سال ها شمار باورداران دین مقدس اسلام منحصر به حضرت خدیجه(س) وحضرت على(ع) بود، هر روز پنج بار پیامبر رحمت به مسجدالحرام شرفیاب مى شدند، روبه کعبه مى ایستادند، امیرمؤمنان(ع) در سوى راست وحضرت خدیجه(س) در پشت سر مى ایستادند. این سه انسان مسئول ومتعهد، امت اسلامى را تشکیل مى دادند وپرستش معبود را در کنار خانه توحید به نمایش مى گذاشتند.
* امیرمؤمنان على بن ابى طالب(ع) از شش سالگى در خانه پیامبر تحت مراقبت حضرت خدیجه (س) بودند ولذا خدیجه نسبت به آن حضرت، حق پرورش ومادرى داشت، هنگامى که رسول اکرم (ص) مقام منیع ولایت را به حضرت خدیجه (س) بیان نمودند واز او خواستند که به ولایت امیرمؤمنان معتقد شود، حضرت خدیجه با صراحت تمام عرضه داشتند: من به ولایت على(ع) ایمان آوردم وبیعت نمودم.
* حضرت خدیجه(س) نخستین بانوى مسلمانى است که به دست مبارک پیامبر اکرم (ص) از انگور بهشتى تناول نمود.
* حضرت خدیجه تنها بانویى است که نسل طیّب وطاهر رسول اکرم(ص) از او باقى ماند. او تنها بانوى شایسته اى است که خدا او را وِعاء وظرف انوار درخشان امامت قرار داد. پیامبر رحمت، در مقام بیان شایستگى حضرت خدیجه به دخت گرامى حضرت فاطمه(س) چنین فرمودند: دخترم! این مادرت خدیجه بود که خداى متعال او را وِعاء نور امامت قرار داد. تا حضرت خدیجه (س) در قید حیات بود، پیامبر اکرم با هیچ بانوى دیگرى ازدواج نکردند.
سالی که «عام الحزن» خوانده شد
25 سال تمام حضرت خدیجه تنها مایه تسلى پیامبر رحمت در محیط خانه بود و در دهم رمضان دهمین سال بعثت، سه سال پیش از هجرت رحلت ایشان اتفاق افتاد. در حجون دفن شد، پیامبر اکرم (ص) در قبر او وارد شد وبه دست مبارک خود او را در قبر گذاشت. در آن هنگام هنوز نماز میّت تشریع نشده بود. وفات حضرت خدیجه سه ماه بعد از وفات حضرت ابوطالب اتفاق افتاد وپیامبر اکرم (ص) به شدت محزون شد. فاصله این دو حادثه غم بار را از سه روز تا سه ماه گفته اند.
مرقد او در «حجون مکه» در قبرستان ابوطالب کنار قبر عبدالمطلب، ابوطالب و عبدمناف میباشد.
پیامبر اکرم (ص) آن سال را «عام الحُزن»؛ سال غم و اندوه نام نهاد و در واقع یک سال اعلام عزاى عمومى کرد. (عام الاحزان یعنی سال غم ها و اندوه ها)
پیامبر اکرم (ص) همواره مى فرمودند: تا هنگامى که ابوطالب و خدیجه زنده بودند، هرگز غم واندوهى بر من مستولى نشد.
خاطرات تلخ و شیرین ایام زندگى مشترک خدیجه هرگز در بایگانى حافظه پیامبر کم رنگ نشد. او هرگز از خانه بیرون نمى رفت جز این که از خدیجه یاد مى کرد و موجبات رشک و حسد همسران نوجوان فراهم مى شد و گاهى با طوفان اعتراض آنها مواجه مى شد، ولى با قاطعیت از خدیجه حمایت مى کرد و مى فرمود: آرى خدیجه اینگونه بود و خداى متعال نسل مرا از او قرار داد. هنگامى که گوسفندى در خانه پیامبر ذبح مى شد، براى دوستان خدیجه از آن مى فرستادند.
وصیتهاى حضرت خدیجه (س)
حضرت خدیجه در آخرین لحظات زندگى به پیامبر اکرم وصیت کرد که:
* براى او دعاى خیر کند.
* او را با دست خود در خاک قرار دهد.
* پیش از دفن در قبر او وارد شود.
*عبایى را که به هنگام نزول وحى بردوش داشت، روى کفن او قرار دهد.
حضرت خدیجه که همه اموال منقول و غیر منقولش را به حبیب خود بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود و آن را مستقیماً طلب نکرد، بلکه به وسیله حضرت فاطمه (س) تقاضا کرد. آنگاه پیک وحى فرود آمد و کفن بهشتى از سوى پروردگار از بهشت آورد.
ام ایمن و ام الفضل (همسر عباس) پیکر مطهر حضرت خدیجه را شستشو دادند وب راى آخرین بار وداع کردند.
پیامبر رحمت نخست با عباى خود او را کفن کرد، آنگاه کفن بهشتى را بر روى آن قرار داد. حضرت خدیجه (س) در آن لحظات آخر در مورد حضرت زهرا (س) ابراز نگرانى کرد، اسماء بنت عمیس تعهد نمود که در شب زفاف او به جاى خدیجه نقش مادرى ایفا کند.
* وفات؛ مدفن
حضرت خدیجه مدت ۲۵ سال در خانه پیامبر اسلام زندگی کرد و وی در سال دهم بعثت در دهم ماه رمضان و بهمدت کوتاهی بعد از وفات «ابوطالب» عمو و سرپرست پیغمبر از دنیا رفت. آن سال را «عام الاحزان» سال اندوهها گفتهاند. مرقد او در «حجون مکه» در قبرستان ابوطالب کنار قبر عبدالمطلب، ابوطالب و عبدمناف میباشد.
ــ گاهی به غلط قبرستان ابی طالب به عنوان شعب ابی طالب ! شناخته میشود.
ولی محل شعب ابی طالب جایی است که اکنون با نام « شعب علی » معروف است و تا فضای باز خارج مسعی تا انتهای سوق اللیل- خانه های روبروی مسعی در بلندای کوه - امتداد مییابد.
نوع مطلب :پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) ،حضرت فاطمه زهرا (س) ،عربستان سعودی ،مکه